قدس آنلاین: پس از انفجار بندر بیروت، یکی از کشورهایی که به طور قابل ملاحظهای از آن نام برده میشد، فرانسه بود. امانوئل مکرون، رئیس جمهور این کشور دو بار پس از انفجار به لبنان سفر کرد و طی آن، خط و نشانهای مختلفی برای طیفهای سیاسی به منظور تشکیل دولت میکشید. لبنان یا حوزه بزرگتری با عنوان شام برای مدتها جزو حوزههای نفوذ فرانسه و سالها مستعمره این کشور بوده است. جمعیت قابل توجهی هم در داخل به فرانسه گرایش دارند. رفت و آمد میکنند، زبان فرانسوی بلد اند؛ بعضاً مسیحیها مذهب مشترک دارند و علاقهمندی خاصی هم بین مسیحیت و فرانسه وجود دارد. در دهههای اخیر با توجه به درگیریهایی که بین لبنان و رژیم صهیونیستی پیش آمد و آخرین بار که در سوریه، داعش و جبهه النصره رشد کردند، فرانسویها برخلاف انتظار لبنان، نتوانستند کمکی به آنها داشته باشند. در جنگ ۳۳روزه هم حتی موضع مخالف و به نفع اسرائیل گرفتند. در قضیه حمله جبهه النصره به شهرهای مرزی لبنان و اوج هراس مسیحیها از وحشیگری تروریستها علیه اقلیتها، حزبالله آنها را شکست داد و بیرونشان کرد. در نتیجه مردم لبنان در حملات اسرائیل و تروریستها به لبنان از فرانسه ناامید شدند. در واقع، مسیحیهای لبنان و قسمتی از سنیها، فرانسه را مادر مهربان لبنان مینامیدند. دیگر این مادر مهربان، نامهربان شده بود! حال که مقداری شرایط عوض شده و بحرانهایی پیش آمده و از طرفی، آمریکا خیلی به دنبال حفظ نفوذ گذشته در منطقه نیست، فرانسویها موقعیت را مطلوب دانسته و با توجه به تحریمها و اوضاع اقتصاد داخلی لبنان، احساس کردند حزبالله تضعیف شده است. در نتیجه به دنبال بازتولید نفوذ گذشته خود بودهاند. از لبنان شروع کردند و به نظر، طرحهایی هم برای سوریه دارند و مقداری به سمت دولت بشار اسد گرایش پیدا کردند که شاید علت آن ترکیه باشد. سفرهای مکرون به لبنان و عراق نشان میدهد رئیس جمهور فرانسه به دنبال این است که جایگاه خود را مجدد در لبنان، سوریه و عراق بدست بیاورد.
فرانسه در لبنان بیشتر به دنبال قدرت گرفتن دولت تکنوکراتی است که گرایش اروپایی و فرانسوی داشته باشد و حزبالله چندان در آن صاحب نفوذ نباشد. عمده از دست دادن پایگاه فرانسه در لبنان زمانی اتفاق افتاد که نفوذ ایران گسترش یافت. از طرفی دولت لبنان هم به دنبال درگیری با حزبالله نیست که به دلیل پشتوانه جمعیتی حداقل ۴۰درصدی جمعیت شیعیان لبنان است. حزبالله هم تنها یک جریان سیاسی نبوده است، بلکه مجموعهای از جمعیت شیعه به همراه برخی از گرایشهای مسیحی است. در این بین، به نظر میرسد اهداف مختلفی هم دارند که تضعیف پایگاههای جمهوری اسلامی در آنها از اصلیترین اولویتهای آنان به نظر میرسد. مورد دوم این است که به ترکیه اجازه ندهند نفوذ بیشتری داشته باشد. هدف سوم کمک به کردها در منطقه است. فرانسه از ابتدا با کردها چه در عراق چه در سوریه رابطه خوبی داشته است. مسئله چهارم بسط و گسترش نفوذ منطقهای فرانسه است. آن هم در حالی که آمریکاییها جا خالی کردهاند. پیش بینی میشود آمریکا پس از انتخابات ریاست جمهوری با توجه به تحولات شرق آسیا و نگرانی از چین، دیگر نمیتواند در دو حوزه به صورت کامل فعال باشد و توجه خود را بیشتر بر آن منطقه متمرکز خواهد کرد. مجموع این موارد سبب شده فرانسه دوباره به منطقه باز گردد.
انتهای پیام/
نظر شما